اگه بازم از این عکسها می خاید بگید در ادامه مطالب
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
0 | 1668 | mehdi |
![]() |
0 | 1586 | mehdi |
![]() |
0 | 1596 | mehdi |
![]() |
0 | 1446 | mehdi |
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
0 | 1668 | mehdi |
![]() |
0 | 1586 | mehdi |
![]() |
0 | 1596 | mehdi |
![]() |
0 | 1446 | mehdi |
اگه بازم از این عکسها می خاید بگید در ادامه مطالب
سوتی خفن
لطفا به ادامه مطلب برید
جان سینا هم در امان نی
اینه هیکل
عاغا این زنه من بود منو میکشت در ادامه مطالب
.
.
.
.
.
…
خونمون مهمون اومد
وقتی در رو بازکردم دخترشون قدش حدودیک و نود بود
وقتی کفشش رو درآورد یک و هفتاد وپنج شد ،
اومد توی خونه گل سرش رو برداشت شدیک و پنجاه
نگرانم کم کم محو بشه !
.
.
.
آن چیست که چشم دارد ولی نمیبیند ؟
پا دارد ولی حرکت نمیکند ؟
بال دارد ولی پرواز نمیکند ؟
نوک دارد ولی غذا نمیخورد ؟
پرنده ی مرده !!
معاون پزشکی تیم فوتبال استقلال آخرین وضعیت مصدومیت آندرانیک تیموریان، خسرو حیدری، ایمان مبعلی و هاشم بیک زاده را تشریح کرد و گفت: تیموریان میتواند حداکثر سه یا چهار هفته پس از جراحی، به دوره فعالیت خود برگردد.
به گزارش خبرگزاری مهر و به نقل از سایت باشگاه استقلال، امین نوروزی، معاون پزشکی باشگاه استقلال در خصوص آخرین وضعیت مصدومیت آندرانیک تیموریان اعلام کرد: با توجه به اینکه آندرانیک تیموریان هشت ماه قبل تحت عمل جراحی سنگین از ناحیه دست قرار گرفته و متاسفانه همان ناحیه در محل یکی از پیچهای جراحی دچار ترکخوردگی بسیار کوچک شده بود و وی نیز به همین دلیل درد شدیدی داشت، نظر جراح ایشان نیاز به ترمیم این قسمت بود و آندرانیک تیموریان امروز مورد عمل جراحی قرار گرفت.
معاون پزشکی ورزشی استقلال در ادامه گفت: بنا به نظر جراح وی، تیموریان میتواند حداکثر سه یا چهار هفته پس از جراحی، به دوره فعالیت خود برگردد.
نوروزی در خصوص وضعیت بیکزاده نیز خاطر نشان کرد: قرار است فردا ساعت 13:30 از وی امآرآی بگیریم، اگر صدمهدیدگی او که عضلهای در ناحیه نزدیکه لگن میباشد ترمیم شده باشد این بازیکن دویدن خود را آغاز خواهد کرد.
وی در خصوص وضعیت ایمان مبعلی نیز اظهار داشت: خدا را شکر وضعیت این بازیکن خیلی بهتر شده و از چند روز آینده در تمرینات استقلال شرکت میکند.
نوروزی در مورد آخرین وضعیت مصدومیت خسرو حیدری گفت: خسرو شرایط خوبی دارد و در کنار تیمملی است و طی صحبتی که با او داشتم از شرایط خوب خود خبر داد.
متن زیر را بخوانید. معشوقتان را تصور کنید و نام معشوقتان را به جای کلمه او بگذارید
حالا اگر با هر عبارت به طور کامل موافق بودید ، عدد ۷ ، اگر نسبتا موافق بودید ، عدد ۶ ، اگر کمی موافق بودید عدد ۵ ، اگر عبارت را هم درست میدانستید و هم غلط (یعنی در مورد نظرتان مطمئن نبودید) ، عدد ۴ ، اگر با آن کمی مخالف بودید ، عدد ۳ ، اگر نسبتا مخالف بودید ، عدد ۲ و اگر به طور کامل مخالف بودید عدد ۱ را جلو عبارت بنویسید.
::: سوال ها :::
۱) برای رسیدن به او خیلی عجله دارم.
۲) او را خیلی جذاب میدانم.
۳) او نسبت به بیشتر مردم ، عیبهای کمتری دارد.
۴) برای او هر کاری که لازم باشد ، انجام میدهم.
۵) به نظر من ، او خیلی دلربا است.
۶) دوست دارم احساساتم را با او در میان بگذارم.
۷) وقتی با او کاری را انجام میدهم ، کار برایم خیلی خوشایند است.
۸) دوست دارم که او حتما مال من باشد.
۹) اگر اتفاقی برای او بیفتد ؛ خیلی ناراحت میشوم.
۱۰) خیلی وقتها به او فکر میکنم.
۱۱) خیلی مهم است که او به من علاقه داشته باشد.
۱۲) وقتی با او هستم، کاملا خوشحالم.
۱۳) برایم دشوار است که برای مدتی طولانی از او دور باشم.
۱۴) خیلی به او علاقه دارم.
خخخخخخخخخخخخخخخخخ
آخ چی میشد ما بودیم! در ادامه مطالب
روزنامه خراسان نوشت:
اشتباه یک جراح زیبایی منجر به مرگ دختری جوان شد. این پزشک که قرار بود شکم بیمارش را جراحی کند حین انجام عمل به روده وی آسیب زد و همین کار برای مرگ بیمارش کافی بود.
چندی قبل مرد میانسالی به دادسرای رسیدگی به جرایم جنایی تهران رفت و از مرگ مشکوک دختر ۲۷ ساله اش خبر داد.او گفت: سه روز قبل دخترم مهسا برای انجام عمل جراحی زیبایی در یکی از بیمارستان های خصوصی بستری شد. مهسا از اضافه وزن رنج می برد و قصد داشت از شر چاقی رها شود. پزشکان نیز به او قول دادند با انجام عملی ساده حجم چربی های دور شکمش را کم می کنند و مهسا بعد از چند روز می تواند به زندگی طبیعی اش ادامه دهد. آن ها برای انجام این کار پول زیادی از دخترم گرفتند و او نیز خوشحال بود که با انجام این عمل به فرم ایده آلش می رسد اما دو روز بعد از این عمل وی بر اثر عفونت شدید فوت کرد. وقتی در این باره با یک پزشک معتمد مشورت کردم، فهمیدم دخترم به دلیل انجام عمل زیبایی جانش را از دست داده است. حالا از پزشک او به دلیل این که جانش را گرفته شکایت دارم.
در پی اعلام این شکایت بازپرس جنایی پایتخت از متخصصان پزشکی قانونی خواست با بررسی این ماجرا نظر کارشناسی خود را اعلام کنند. در شرایطی که خانواده مهسا مدعی بودند او به دلیل قصور پزشکی فوت شده است گزارش پزشکی قانونی خلاف این مدعا را نشان می داد. در گزارش پزشکی قانونی آمده بود: علت اصلی مرگ دختر جوان عفونت در ناحیه روده بوده و پزشک معالج وی درمرگش نقشی نداشته است. به دنبال این گزارش پرونده مرگ مشکوک دختر جوان مختومه اعلام شد اما خانواده مهسا که همچنان اعتقاد داشتند دخترشان قربانی قصور پزشکش شده است به قرار منع تعقیب اعتراض کردند. به این ترتیب پرونده به مجتمع قضایی بعثت ارجاع شد و روی میز محمدرضا گیوکی، قاضی شعبه ۱۱۵۶ قرار گرفت.
قاضی گیوکی با بررسی محتویات پرونده تحقیقات انجام شده را ناقص تشخیص داد. مهسا هنگام مرگ جوان بود، بیماری خاصی نداشت و از سویی فاصله بین انجام عمل جراحی و مرگ او کمتر از ۴۸ ساعت بود. به این ترتیب پرونده به کمیسیون پزشکی ارسال شد تا نظر این کمیسیون نقش تعیین کننده ای در این پرونده داشته باشد.
در حالی که خانواده مهسا برای اعلام نظر کمیسیون پزشکی لحظه شماری می کردند متخصصان برخلاف گزارش اولیه پزشکی قانونی اعلام کردند پزشک معالج در مرگ دختر جوان مقصر است. این گزارش نشان می داد این پزشک حین برداشت توده های چربی از شکم متوفی به روده وی آسیب زده و باعث ورود عفونت به شکم اش شده و در نهایت مرگش را رقم زده است. این گزارش حاکی از آن بود که پزشک معالج صلاحیت انجام این عمل را داشته اما نکات لازم را در انجام عمل جراحی رعایت نکرده و بنابراین متهم به قتل شبه عمد مهساست. برپایه این گزارش هم اکنون این پزشک به نام بهروز با قرار وثیقه آزاد و قرار است به زودی به اتهام قتل شبه عمد در جلسه دادگاه از خود دفاع کند.
گاهی دلم میخواهد از خیالــــم تو را بیرون بکشم
و سراپایت را غـــرق بــوســـه کنــــم . . .
.
.
.
بوسه هایت انار را می ترکاند ،
نفس هایت سیب را می رساند ،
آغوشت ابر را می باراند
پاییزترینی تو !
.
.
.
هنگام بارش باران سرت را رو به آسمان نگیر
من به بوسه های باران روی صورتت هم حسودی میکنم !
.
.
.
.
.
.
.
.
نام رمان : امانت عشق
نویسنده : فریده شجاعی
دوشنبه بیست آذر ماه و ساعت دو و پنجاه دقیقه بود . ان ساعت ریاضی داشتیم . تا یادم می آید همیشه سر زنگ ریاضی نیم ساعت آخر که می رسید کلافه می شدم . آنقدر به ساعت نگاه کردم که صدای فریبا بغل دستی ام در آمد : ((سپیده چکار میکنی؟ مرتب حواسم رو پرت میکنی.))
پاسخی ندادم چون حق با او بود . همیشه فکر میکردم ساعت ریاضی خیلی طول می کشد ، آنقدر با اعداد و ارقام کلنجار رفته بودم که کم مانده بود کتاب و دفترم را از پنجره بغل میزم به بیرون پرتاب کنم . با کشیدن نفس عمیقی سرم را بالا کردم . دبیر ریاضی با موشکافی و دقت به حرکات عصبی ام نگاه می کرد . چون زیر دید دبیر بودم ، آرام نشستم و سعی کردم با دقت بیشتری مسئله ریاضی را حل کنم .
ناگهان صدای خانوم دبیر را شنیدم...
تعداد صفحات : 6